ماجرای یکی از سوء قصدها به جان استاد اکبر کشاورز شیرازی

استاد اکبر کشاورز شیرازی تا به حال سه مرتبه از طرف اشخاص خاص ترور و هزاران بار نیز تهدید به ترور شده است. به طوریکه این تهدیدها تا همین امروز نیز به طرق مختلف انجام می شود. به عنوان مثال در اردیبهشت ماه 1403 دو موتور سوار درب خانه او رفته و ادعا کردند که از طرف سپاه برای همراهی او آمدند و وقتی به آنها گفته شد که "الان با سپاه تماس می گیریم" فرار کردند. علی اشرف خانلری خبرنگار روزنامه اطلاعات و شهرری مصاحبه ای تحت عنوان حمله خفاشان به ستاره سرزمین ری در سال 1390 با استاد اکبر کشاورز شیرازی انجام داد که در آن مصاحبه داستان یکی از ترورهای نافرجام به جان خودش را شرح داده است.

عکاس معاصر ایران، چهره ماندگار کربلای ایران و عکاس امام خمینی (ره) پس از تهدیدهای مکرر از سوی افراد ناشناس، هفته گذشته مورد حمله  قرار گرفت که مهاجمان با وارد کردن ضربات چاقو به پهلوی او از صحنه گریختند. خوشبختانه لطف خداوند شامل حال این عکاس نامدار و پیشکسوت عرصه انقلاب و دفاع مقدس بود و پس از انجام عمل جراحی به زندگی بازگشت. اکبر کشاورز شیرازی متولد 1333 در شهر ری، از رزمندگان دوران دفاع مقدس است و از طرف بسیج شهرستان ری به منطقه اعزام شد. از سال 1360 تا زمانی که مجروح شد 81 ماه در مناطق عملیاتی حضوری فعال داشت و در 16عملیات از جمله عملیات های مهران، بازی دراز، بیت المقدس، فتح المبین، شلمچه، آزادسازی خرمشهر و بسیاری از عملیات های دیگر شرکت داشت. در منطقه بیشتر به عنوان رزمنده خدمت می کرد و حدود 10درصد کار فرهنگی انجام می داد که بیشتر در نیروهای رزمی بوده در هر زمینه ای فعالیت داشت، در اوایل جنگ و در عملیات محرم در واحد 30 زرهی سپاه راننده تانک تی 72 بوده در اطلاعات عملیات و ادوات هم درخدمت سپاه بوده است. 

آغاز راه جانبازی

کشاورز در عملیات مهران به شدت مجروح شد به گونه ای که ترکش به دست چپ او خورد و انگشتانش قدرت حرکت را از دست دادند و چشم راست این چشم و چراغ کشور نیز ترکش خورده و ترکش وارد قرنیه چشم او شده است و دو بار عمل پیوند قرنیه بر روی چشم او توسط دکتر جوادی و دکتر سجادی در بیمارستان لبافی نژاد انجام شد. چهار سال تمام در بیمارستان های مختلف مورد عمل جراحی چشم قرار گرفت و هم اکنون نیمی از چشم او مصنوعی است. کشاورز شیرازی حدود شانزده بار مجروح شد و تعداد زیادی ترکش هنوز در بدن او جا خوش کرده است. او جانباز 50 درصد شیمیایی هم هست و به خاطر مشکلات گازهای اعصاب سال ها در بخش اعصاب و روان بیمارستان ساسان تحت نظر متخصص قرار دارد. دکتر همتی، دکتر نوربالا و دکتر ابهری نیز کار مداوای او را انجام می دهند. به غیر از این ها تیر و ترکش هایی به بدن او خورده که وقتی شکم و دست و بازوهایش را نگاه می کنید، آثار سوراخ های متعدد برجا مانده از ترکش و بخیه های عمل جراحی بر روی بدن او مانند ستاره هایی بین دو خط چاقو خودنمایی می کنند.   

تهدید به ترور

ماجرای تهدید شدن اکبر کشاورز شیرازی به مرگ، از جریان فتنه سال 88 آغاز شد، یعنی اولین بار بعد از صحنه ای که به حاج حسن خمینی فرزند یادگار گرامی امام (ره) در مرقد مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی توهین شد، همان روز هنگاهی که مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام (ره) در حال سخنرانی بودند، عکس هایی از چهره حضرت امام و حاج حسن آقا نوه بزرگوار ایشان در کنار یکدیگر در مراسم توزیع شد که این عکس ها با امضای اکبر کشاورز به چاپ رسیده بود. از قم و خیلی جاهای دیگر به کشاورز زنگ زدند که چرا عکس یک بچه را در کنار امام چاپ کرده ای و شروع به توهین و تهدید کردند و گفتند تو را می کشیم. این کار را می کنیم آن کار را می کنیم و ... کشاورز پس از این ماجرا بدون توجه به این تماس ها عکس های دیگری را با مدل های مختلف چاپ کرد. این روند ادامه پیدا کرد و در کنار آن تلفن ها و تهدید ها نیز ادامه داشت  تا اینکه اواسط آذر ماه امسال از  3 مدل عکس های حضرت امام (ره) و حاج حسن آقا در تیراژ 30 میلیون نسخه چاپ و توزیع شد. در همین حال با افزایش تیراژ چاپ عکس ها، تعداد زنگ ها، تماس ها و تهدید ها نیز شدت پیدا کرد. کشاورز می گوید: شب بیست و سوم آذر ماه  به حرم مطهر امام نزد حاج حسن آقا رفتم و با ایشان صحبت کردم .عکس ها را به او نشان دادم و گفتم یک سری عکس ها و کارهای جدید چاپ کرده ام و ماجرای تهدید شدن ها را هم به ایشان گفتم و حاج حسن آقا گفت: نگران نباش، نترس مسئله ای نیست. گفتم می خواستم که شما در جریان باشید. آن شب آقای دعایی، آیت الله بجنوردی، آقای فدایی از افراد دفتر حاج حسن آقا و عده ای از آقایان دیگر هم تشریف داشتند که من آنها را نمی شناختم. حاج حسن آقا یک سری مطالب برای من یادداشت کرد و لوحی را امضا کرد. آن شب گذشت. صبح روز بیست و چهارم من برای انجام کاری به شهر ری رفتم از آنجا هم برای انجام کاری به کوچه محتشم رفتم که ناگهان یک موتور سیکلت جلو من پیچید که پلاک نداشت و دو نفر راکب آن با هیکل های گنده و با کلاه کاسکت در حالی که فقط چشم هایشان پیدا بود در مقابل من ایستادند. یکی  از آنها از موتور پیاده شد و من را مثل گنجشک چسباند به سینه دیوار او به قدری تنومند و قوی بود که من را از روی زمین بلند کرد و پاهای من از روی آسفالت 30-20 سانت بلند شد و سپس  چاقویی به هر دو پهلوی من فرو کرد وبیست – سی سانت چاقو را بالا کشید تا زیر دنده هایم که با فریادهای دلخراشم چند نفر سراسیمه به دور من ریختند و بلافاصله مرا به بیمارستان شهدای هفتم تیر شهر ری منتقل کردند و پس از انجام عمل جراحی برای استراحت و ادامه درمان به خانه منتقل شدم. البته در ارتباط با این موضوع در کلانتری هم پرونده ای تشکیل ندادم دوستان در جماران از ماجرا مطلع شدند و شب هیاتی از جماران به ملاقاتم آمدند.

چهار دهه نگاه عارفانه از دریچه دوربین

عکاس امام خمینی و یادگار امام می گوید: کار عکاسی را از سال 1350 آغاز کردم. عکس های عرفانی زیاد دارم بالای 20 هزار عکس عرفانی گرفته ام. از سال 60 در مناطق عملیاتی حضور داشتم و رابطه صمیمی با شهید اهل قلم سید مرتضی آوینی داشتم. وقتی به جبهه رفتم، هم عکس می گرفتم و هم می جنگیدم. رشته تحصیلی ام فلسفه و ادبیات بوده ولی تا مقطع دکترا ادامه تحصیل نداده ام. اما دوستان از دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی و مراکز دیگر لوح های افتخار با عناوین دکتر و استاد به کار می برند.

افتخار تهیه عکس از بنیانگذار انقلاب، رهبر معظم و یادگار امام

در زمان حضرت امام، مرحوم آقای شیخ حسین لنکرانی، معروف به بزرگمرد دین و سیاست مرا به مرحوم حاج احمد آقا معرفی کرد و گفت که کشاورز از دوستان ماست از آن پس من نزد حضرت امام می رفتم و از ایشان عکس می گرفتم که بسیاری از این عکس ها تاریخی و ماندگار شدند. خبرنگار هیچ روزنامه یا نشریه ای نیستم و برای هیچ ارگان یا سازمان خاصی کار نمی کنم و کارهایم از ابتدا از روی عشق و علاقه بوده است.   

چاپ 120 میلیون قطعه عکس امام

 چهره ماندگار قبله تهران می گوید: من 120 میلیون قطعه از عکس های امام و مقام معظم رهبری و بزرگان را با حمایت دوستان و علاقه مندان امام چاپ و توزیع کرده ام و این اواخر 15- 16 میلیون عکس از حاج حسن آقا و امام خمینی (ره) منتشر کرده ام که در سطح کشور و خارج  کشور توزیع شده است. سال 80 حدود 75 میلیون قطعه عکس هایی که من تهیه کردم چاپ و توزیع شد. 65 میلیون نسخه هم تا دی ماه 1387 چاپ شد اتحادیه عکاسان محاسبه کرده 120 میلیون قطعه از عکس های من در ایران و خارج از کشور توزیع شده است. از سال 60 هم در عرصه عکاسی در این اتحادیه فعالیت دارم. خوب این حرکات و پشتیبانی از ولایت فقیه موجب خشم دشمنان هم می شود نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش چنین است. به هر حال دشمنان انقلاب از هر طریق که شده می خواهند ضربه بزنند.

کسب 750 لوح تقدیر

در سال 1375 یعنی 5 سال قبل از اینکه ستاد بزرگداشت چهره های ماندگار آغاز به کار کند از طرف حضرت آیت الله فاضل لنکرانی برای اولین بار در کشور به عنوان جانباز نمونه و چهره ماندگار انتخاب شد. سه بار از سوی مسئولان کشور به عنوان جانباز نمونه و چهره ماندگار انتخاب شد. کشاورز تمامی لوح هایی که با قاب های مختلف و در اندازه های بزرگ و کوچک روی هم چیده است را نشان می دهد و می گوید اگر این لوح ها را به دیوار نصب کنم جا کم می آورم و برای همین آنها را روی هم قرار داده ام او می گوید: سال 80 توسط دکتر بهمن، دکتر حمید سهراب پور، دکتر سیم فروش، دکتر علیرضا یلدا و دکتر جوادی به عنوان چهره ماندگار انتخاب شدم که هیچکدام ربطی به ستاد چهره های ماندگار ندارند. سال 88 از سوی حمید فرجی فرماندار سابق شهرستان ری به عنوان چهره ماندگار انتخاب شدم و تندیس و لوح گرفتم همچنین از دست دکتر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری لوح تقدیر دریافت کردم. در دیدار با رهبری درسال 1380 به عنوان جانباز نمونه معرفی شدم و مورد تقدیر قرار گرفتم. آقای جوادی آملی تقدیر کرده است. استاد مشفق کاشانی شعری در ارتباط با او سروده و در قالب تقدیرنامه ای از او تجلیل کرده است. لوحی هم حاج حسن آقا در حرم مطهر به او اهدا کرده است که عکس بزرگی هم از او چاپ شده است. از عزت الله انتظامی لوح تقدیر دریافت کرده ام. دکتر حمید بهمن، رییس بیمارستان ساسان سال 1380 به عنوان چهره ماندگار معرفی ام کرد که در دانشگاه از من تقدیر کردند. دکتر بهاالدین خرمشاهی لوح های من را شمرد و 700 لوح از میان این لوح ها انتخاب کرد و در یک یادداشت تقدیرنامه ای بر این تقدیرنامه ها نوشت. البته من از ستاد چهره های ماندگار کشوری که دکتر ضرغامی معرفی می کنند انتخاب نشده ام. از سال 75 از طریق مراجع مختلف انتخاب شدم و در یکی از دوره ها از سوی رئیس مجلس دکترای عکس های عرفانی گرفتم. ستاد چهره های ماندگار افراد 70 سال به بالا و کراواتی می خواهند و با کسی که در ارتباط با امام کار کرده باشد میانه ای ندارند در صورتی که همه کارهای من در ارتباط با امام بوده است. عکس بزرگی با استاد فرشچیان هنگام دریافت لوح تقدیر استاد به او گرفته شده که یک نسخه از همین عکس هم در منزل استاد فرشچیان وجود دارد.

خانواده بسیجی

عکاس معاصر ایران می گوید: همسرم، خانم صغری افتخاری نیز عضو فعال بسیج است که از سال 1360 به عنوان نماینده آیت الله غیوری در شهر ری به خانواده شهدا سرکشی می کند. آیت الله غیوری از سوی حضرت امام حکم داشته و او خانم افتخاری را به عنوان نماینده خود در شهر ری معرفی کرد که هم اکنون در پایگاه های شهر ری در رابطه با کارهای فرهنگی فعالیت می کند. برخی از فرط تنگ نظری و برای بدنام کردن من اعلام داشتند که همسر من از بستگان افتخاری نماینده مجلس است و به طریق نام او از موقعیت های شغلی بهره مند شده و مواردی از این دست در صورتی که ما هیچ نسبتی با آن نماینده نداریم و همسرم از بسیجیان فعال در امور خیریه است. سال 1362 وقتی که آیت الله جعفر سبحانی از قم به شهر ری می آمد، مسجدی در جاده قم بود که در آنجا سخنرانی می کرد و شب ها یا به منزل آقای بارگاهی می رفتند یا به منزل ما می آمدند.

هدهد بهترین و زیباترین عکس هنری

کشاورز با اشاره به یکی از عکس هایی که مزین به تصویر چهره حضرت آیت الله خامنه ای است، می گوید: این عکس مربوط به امامزاده کوشک در منطقه حسن آباد قم است که الان بازسازی شده اینجا منطقه ای است که قرار بود حضرت امام در آن به خاک سپرده شود که بعدا بهشت زهرا انتخاب شد. داستان آن از این قرار است که از در ورودی آستان امامزاده نور خورشید از روزنه در به خلوت و تاریکی داخل صحن تابیده که به شکل رخ پرنده ای بر روی زمین منعکس شده و تصویر یک قطعه مقوا که جلوی در افتاده است مانند جانماز به نظر می آید و بالای تصویر قسمتی از آسمان به شکل نیمرخ چهره ای نمایان است و نام این عکس را هدهد گذاشته ام که بهترین و زیباترین کارم در طول این سالهاست و خیلی آن را دوست دارم و عکس امام را در آن ضمیمه کرده ام که در تیراژی وسیع منتشر شده است. از این عکس تاکنون تصاویری از آیت الله بهجت، سید حسن نصرالله، علی آقا قاضی و بزرگان و عرفای بسیاری با حدود 80 میلیون نسخه چاپ شده است. من و سید مرتضی به اینجا می آمدیم و نماز می خواندیم. 16میلیون از عکس های کشاورز در رسانه ملی مورد استفاده قرار گرفته و مرحوم هنردوست به او اعلام کرد که به عنوان چهره ماندگار معرفی اش کنند اما او قبول نکرده بود و دکتر ضرغامی لوح تقدیری به او اهدا کرد با این عنوان که اکبر عزیز تو نور چشم مایی ...

انتشار 12جلد کتاب

کشاورز 250 جلد کتاب نوشته است که همه آنها آماده چاپ است و از بین آنها 12 جلد کتاب تا کنون چاپ و منتشر شده است. کتاب احکام جانبازان مجموعه ای از استفتائات مقام معظم رهبری در ارتباط با جانبازان است که در سال 80 جمع آوری، تدوین و چاپ شده است. حدیث عارفان، تاریخ و بررسی رجال شهر ری، چراغ راه وصال حضرت معشوق هم عرفانی است و هم فلسفی، تاریخ و بررسی رجال شهر ری به چند چاپ رسیده چراغ راه کمال وصال حضرت معشوق چون عرفانی بود و در رابطه با مولانا بود همراه با عکس های عرفانی من که چاپ کرده بودم زیاد چاپ شد. چون نزد علما فعالیت زیادی داشتم در ارتباط با استفتائات از برخی آقایان حکم هم داشتم در رابطه با رجوعات هم می آمدند از من سوال می کردند. فعالیت هایم از خیلی سال ها پیش شروع شده بود با آقای سید صادق حجازی که در همدان است از سال 55 آشنا هستم که از مبارزین است دوست هستم و ارتباط دارم برای هم نامه می نویسیم و شعر برای هم می فرستیم و خیلی از دیگر آقایان که با هم فعالیت داریم.

کتابخانه ای مملو از دستخط نویسندگان

کتابخانه کشاورز مملو از کتاب های مختلف است که تمامی این کتاب ها را نویسندگان آن با نوشتن دستخط و امضا به او هدیه کرده اند. بیش از 800 جلد کتاب از نویسندگان بنام کشور در قفسه های کتابخانه او وجود دارد از جمله آقای بجنوردی دانشنامه ایران را برایش فرستاده، دکتر پرویز کردوانی کتاب نوشته و برایش ارسال کرده، داوری اردکانی کتاب هایی که چاپ کرده با امضا به او هدیه کرده، دکتر حدادی چند کتاب با امضا برایش فرستاده، استاد وزیری تندیسی از او ساخته که در کتابخانه اش نصب کرده. لوح تقدیری هم از استاد فرشچیان و دکتر تجدد دریافت کرده است.  

برپایی نمایشگاه های مختلف عکس

عکاس معاصر ایران می گوید: در چندین نمایشگاه عکس انفرادی و غیر انفرادی شرکت کرده ام عکس هایم همه جا رفته در ایران و خارج کشور عکس زیاد دارم این عکس ها در عکس های بزرگان خلاصه نمی شود که همه نگاتیو است. البته من تمام عکس هایم نگاتیو است و با دوربین دیجیتال عکس نمی گیرم. از سال 58 هر چه عکس با نام نگارستان عشق و عرفان چاپ شده همه آثار من است که نتیجه کارهای تحقیقی ام بوده. از زمان ارتحال حضرت امام نیز راجع به ایشان عکس های بیشتری چاپ و توزیع کرده ام و زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر معظم انقلاب معرفی شدند از ایشان و امام خمینی عکس های دو نفره بسیاری منتشر کردم و تا این لحظه کسی نمی دانست که این عکس ها را من تهیه و منتشر می کردم.

آلبوم بزرگ عکس های هنرمندان

کشاورز با بزرگان بسیاری در عرصه های هنری، سیاسی، علمی و فرهنگی در ارتباط است و آلبوم بزرگی از عکس با شخصیت های برجسته سیاسی، مذهبی، علمی و هنری کشور دارد. آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی، هوشنگ مرادی کرمانی، آیت الله بروجردی تهرانی، یادگار امام حاج سید علی آقا خمینی، آیت الله میلانی، استاد فرشچیان، استاد حمید سبزواری، دکتر تمدن، بازرگان، دکتر تنهایی، استاد فلاح، دکتر سید کاظم موسوی بجنوردی، سید صادق حجازی از مبارزین بزرگ در همدان، دکتر بهمن رییس بیمارستان ساسان، ایرج افشار رییس اتحادیه خانه عکاسان، استاد پرفسور امین که لوحی هم از طرف ایشان دریافت کرده، دکتر علی اکبر ولایتی، دکتر فرزان سجودی، دکتر مهران مهاجر، فیلسوف دینانی، دکتر سیم فروش، دکتر جوادی لوح هایی به او داده اند، استاد مشفق کاشانی، دکتر کامران فانی، استاد صفای همدانی، دکتر کزازی، دکتر باستانی پاریزی، مسعود کیمیایی، رضا کیانیان، داود رشیدی، پروفسور سمیعی که 52 عکس از دکتر پروفسور سمیعی وقتی که در ایران حضور داشت گرفته برای استفاده در کتاب ها، با اکثر هنرمندان ارتباط دارد.

اکبر و جومونگ

دیوان شمس تبریزی با عکس های کشاورز رنگ و جلایی دیگر گرفته است. چاپ مجموعه نگارستان عشق و عرفان که حاصل عکس های اکبر کشاورز از امام (ره) و اشعار عرفانی اوست، از جمله دیگر آثار گرانبهای وی است. کارگردانی یک مجموعه هنری عرفانی با نام خرابه های عشق نیز در کارنامه فرهنگی شیرازی وجود دارد. او آنقدر آلبوم عکس و تقدیر نامه دارد که اگر بخواهید فقط ورق بزنید بیش از یک ساعت وقت می برد. عکس سانگ ایل گوگ، بازیگر نقش جومونگ در کنار کشاورز هم در میان انبوه عکس های او با هنرمندان قرار دارد. زمانی که جومونگ به ایران آمده بود، با بسیاری از هنرمندان ایران دیدار داشت همه جومونگ را می شناختند، اما اکبر کشاورز با تمامی آثار و فعالیت هایی که دارد هنوز گمنام است.

اگر می خواهی شعار بدهی نیا!

کشاورز یک مجله صحافی شده ای را باز کرد و متن مصاحبه ای را به من نشان داد و گفت: سال 83 زمانی که دکتر احمدی نژاد شهردار تهران بود، من به دلیل مشکلات مجروحیتم در خانه بستری بودم که او برای ملاقات به خانه ام آمد. در آن زمان احمدی نژاد تصمیم گرفته بود که کاندیدای ریاست جمهوری شود، به او گفتم اگر می خواهی بیایی و دردسر درست کنی نیایی بهتر است اگر تو هم می خواهی شعار بدهی نیایی بهتر است. هرکس آمده قول داده وضع را درست می کند و این طور نشده اگر تو هم اهل شعار هستی نیایی بهتر است. ظاهرا ایشان خوشش نیامد، در اولین شماره مجله یاد ایثار هم که در شهرداری چاپ شد مصاحبه ای با من انجام دادند و متن مصاحبه با تیتر "آنهایی که پایبند میز شدند" چاپ شد.